Home / فیلم‌ها / قلب معمولی
slider

قلب معمولی

Share the joy
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

نام انگلیسی: The Normal Heart
قلب معمولی یک فیلم تلویزیونی درام محصول کشور امریکاست که توسط رایان مورفی کارگردانی شده و فیلمنامه آن اثر لری کرامر است. فیلمنامه این فیلم بر اساس کتابی با همین نام از لری کرامر نوشته شده‌ است.
این فیلم پیدایش بحران اچ‌آی‌وی/ایدز در نیویورک در میان افراد همجنسگرا در حد فاصل سالهای 1981 تا 1984 از نگاه نویسنده و فعال مدنی ند ویکس (با بازی رافلو) بنیانگذار گروه حمایت‌خواهی HIV به تصویر می‌کشد. ویکس رویارویی با دولت را به استراتژی آرام و خصوصی‌تر همکاران خود و معشوق خود فلیکس ترنز (با بازی بامر) ترجیح می‌دهد. اختلاف عقیده آنان منجر به این می شود که در دستیابی به اهداف مشترک‌شان تضعیف شوند.
داستان فیلم:
در تابستان 1981 ندویکس که یک مرد آشکاراهمجنسگرا از نیویورک است برای جست تولد دوستش کریگ به خانه ساحلی در جزیره Fire Island Pines سفر می‌کند. دوستان دیگری هم از جمله مایکی مارکوس و بروس نیلز که رابطه خود با کریگ را به تازگی آغاز کرده هم همراه آنان هستند. کریگ جوان است و سالم به نظر می‌آید. در حین پیاده‌روی در ساحل، کریگ احساس سرگیجه می کند و به زمین می‌افتد. بعد در حالی که شمع‌های کیک تولدش را فوت می کند، شروع به سرفه‌های پیاپی می‌کند. هنگام بازگشت به نیویورک، مد مقاله‌ای در نیویورک تایمز با عنوان “سرطانی نادر در میان 41 همجنسگرا تشخیص داده شد” می خواند. پس از بازگشت به شهر، او دکتر اما بروکنر (با بازی جولیا رابرتز) را ملاقات می‌کند. پزشکی که بیماران زیادی را که بطور غیر منتظره‌ای با علائم این بیماری نادر درگیر بودند ویزیت کرده است. علائمی از بیماری که در حالت عادی به افراد سالم آسیبی نمی‌زند مگر اینکه سیستم ایمنی بدنشان در معرض خطر قرار گرفته باشد. به نظر می رسد همه‌ی موارد این بیماران مردان همجنسگرا هستند. در اتاق انتظار، ند سنفورد، بیماری که پوست دستان و صورتش زخمهایی داشت که ناشی از کاپوسی سارکوما – یک سرطان نادر- است، را دید. بروکنر ند را معاینه می‌کند و می فهمد که او علایم بیماری را ندارد. اواز ند می‌خواهد که به او کمک کند تا سطح آگاهی عمومی درباره این بیماری را در جامعه همجنسگرایان بالا ببرد.
کریگ ناگهان دچار تشنج می‌شود و با عجله به همراه ند، ویکی و بروس به بیمارستان منتقل می‌شود و پس از مدت کوتاهی از دنیا می‌رود. در این بین دکتر بروکنر دوست‌پسر او را که دوست پسر سابق یکی دیگر از بیماران قبلی او بوده و اخیرا فوت کرده‌است را می‌شناسد. ند یک گردهمایی در خانه خودش ترتیب می‌دهد که در آن تعداد زیادی از مردان همجنسگرای شهر دعوت شده‌اند تا اطلاعاتی که دکتر بروکنر در مورد بیماری ارائه می‌کند را بشنوند. بروکنر هر چند شواهد قطعی برای اظهاراتش ندارد ولی معتقد است که این بیماری یک بیماری مقاربتی است و همجنسگرایان باید برای مدتی از رابطه جنسی پرهیز کنند تا بیماری به افراد جدید منتقل نشود. این نظر او مورد پرسش و انتقاد زیادی واقع می‌شود. او می‌گوید که به نظر می‌رسد مجلات پزشکی بسیاری علاقمندند هر چیزی در مورد این بیماری که عمدتن مردان همجنسگرا را تحت تاثیر قرار می‌دهد منتشر کنند. ند اعلام می‌کند که می‌خواهد سازمانی را برای اطلاع‌رسانی درباره این بیماری و فراهم کردن خدمات برای کسانی که به این بیماری آلوده شده‌اند راه‌اندازی کند.
بروکنر به همراه ند از یک بیمارستان محلی که تعداد زیادی از بیمارانش در آن دروضعیت بحرانی به سر می‌برند. در آن روزها این بیماری “نقص ایمنی مرتبط با گی‌ها” نام گذاری شده بود. آنها در اتاق‌هایی نگهداری می‌شدند که خیلی از کارکنان بیمارستان از ورود به آن به دلیل انتقال بیماری می‌ترسیدند. ند، بروس، مایکی و چند دوست دیگرشان از جمله تامی بوت‌رایت یک سازمان اجتماعی تاسیس می‌کنند که “بحران سلامتی مردان گی-GMHC” نامیده شد. این سازمان به جمع‌آوری کمک‌مالی برای تحقیق درباره بیماری‌ای که امروزه ایدز نامیده می‌شود می‌پردازد. همچنین یک خط تلفن هات لاین برای ارائه مشاوره و دیگر خدمات راه‌اندازی می‌کند. به رغم اعتراضات ند، آنها بروس را به عنوان رییس سازمان انتخاب می‌کنند. ند از برادر بزرگتر خود بِن ویک که وکیل است کمک می‌گیرد که به آنها مشاوره حقوقی رایگان بدهد. این دو بردار به هم نزدیک هستند ولی همواره تنش‌هایی به دلیل اینکه بن گرایش جنسی ند را درک نمی‌کند میان آنها وجود دارد.
ند با گزارشگر همجنسگرای نیویورک تایمز فلیکس ترنز(با بازی مت بامر) تماس می‌گیرد به این امید که از رسانه‌ی او برای انتشار داستان‌هایی درباره‌ی این بحران سلامتی ناشناخته استفاده کند. فلیکس اظهارتاسف می‌کند که دسترسی به هر روزنامه پرتیراژی برای انتشار گزارش درباره ایدز مشکل است. این دو باهم ارتباطی عاشقانه را آغاز می‌کنند.
بیماری به گسترش خود ادامه می‌دهد و زندگی‌های بیشتری را قربانی می‌کند. بروس تلاش می‌کند تا با دوست پسرش آلبرت که در حال مرگ است به فونیکس سفر کند تا او بتواند مادرش را برای آخرین بار ببیند. شرکت هواپیمایی در ابتدا از پرواز با آلبرت که در شرایط بیماری است، سر باز می‌زند. وقتی آنها سرانجام به فونیکس می‌رسند، آلبرت پس از یک دوره از فراموشی از دنیا می‌رود. پزشکان بیمارستان از معاینه‌ی او و صدور جواز دفن سر باز می‌زنند و در عوض او را همراه با زباله‌ها بیرون می‌اندازند. بروس با پرداخت رشوه به مردی که در مرده‌َشوی‌خانه بیمارستان کار می‌کند، موفق می‌شود پیکر آلبرت را بدون مجوز بسوزاند. بروکنر تلاش می‌کند تا برای تحقیق در مورد ایدز بودجه بگیرد ولی تلاش‌های او توسط مقامات دولتی که ایدز را در اولویت نمی‌بینند، مورد قبول واقع نمی‌شود. در این دوران ند به دلیل تاکتیک‌های مبارزه‌ای و تهاجمی خود برای افزایش آگاهی درباره ایدز که موجب بروز تشنج در گروه می گردد از GMHC بیرون انداخته می‌شود.
فلیکس علائم بیماری را در خود می بیند. بدنش در اثر بیماری تحلیل می‌رود و رو به مرگ می‌رود. این دو عشقشان را در بیمارستان در آخرین لحظات زندگی فلیکس به هم ابراز می‌کنند و فلیکس می‌میرد. چند روز بعد ند مادر آلما را در دانشگاه ییل جایی که برای یک تعطیلان آخر هفته پذیرای دانشجویانگی است. او از اینکه چگونه زنان و مردان با هم بدون ترس از تبعیض می توانند با هم برقصند…

منبع: ویکی‌پدیا
شناسنامه‌ی فیلم

جایزه‌ها

برنده‌ی 20 جایزه و 49 مورد نامزد دریافت جایزه
برنده‌ی جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد در نقش مکمل در فیلم‌های تلویزیونی:‌ جواز گلدن گلاب 2105
نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد در نقش اصلی در فیلم‌های تلویزیونی:‌ جواز گلدن گلاب 2105
برنده‌ی جایزه بهترین فیلم تلویزیونی در جوایزGLAAD
برنده‌ی جایزه بهترین فیلم درام تلویزیونی: جوایز انجمن منتقدین فیلم های گی و لزبین
برنده‌ی جایزه بهترین فیلم تلویزیونی: جوایز امی 2014
برنده‌ی جایزه بهترین چهره پردازی: جوایز امی 2014
و دیگر جوایز

بازیگران به ترتیب ایفای نقش:
مارک رافلو: ند ویکس
مت بامر: فلیکس ترنز
تیلور کیچ: بروس
جیم پارسونز: تامی
جولیا رابرتز: دکتر اما بروکنر

و دیگر بازیگران

images

نقد و بررسی و حواشی:

رایان مورفی کارگردان فیلم (که علنا نیز همجنس گراست و با دیوید میلر عکاس ازدواج کرده است) به نمایندگی از تمام تیم “قلب معمولی” جایزه ی ‘فیلم تلویزیونی برجسته’ را در 66 امین جشنواره اِمی دریافت کرد.

مورفی گفت “ما فقط به خاطر یک نفر اینجا هستیم و آن کسی نیست جز آقای لری کرایمر (کسی که نمایشنامه فیلم را بر اساس زندگینامه خود نوشته است)، ما این فیلم را به خاطر او ساخته‌ایم.” مورفی از شبکه‌ی اچ‌بی‌او، بازیگران شگفت‌انگیز خود به ویژه مارک رافلو و جولیا رابرتز که به قول او “به این فیلم جان دادند” نیز قدردانی کرد.

او در ادامه جوانان را تشویق کرد تا بیشتر شبیه لری کریمر ،فعال ایدز و حقوق ال جی بی تی هاکه نمایشنامه قلب معمولی را براساس زندگینامه‌اش نوشته است، باشند و هدفی را پیدا کنند که به آن باور دارند ،برایش مبارزه می‌کنند و به خاطرش از جان مایه می‌گذارند.

برای ساخت فیلم مجبور شدند مدتی وقفه داشته باشند تا Matt Bomer بازیگر نقش فلیکس ترنر بتواند برای نشان دادن کاشکسی(سوءتغذیه ناشی از ایدز) 40 پوند وزن کم کند. در واقع در صحنه‌ای که آخرین لحظات زندگی فلیکس رو بازی می کند به شدت دچار ضعف بوده و در میان صحنه‌های فیلمبرداری به سختی می توانسته بدون کمک دیگران از روی تخت بلند شود.

او که یک آشکارا‌همجنسگراست در سخنرانی خود در زمان دریافت جایزه گلدن گلاب، از نسلی که به خاطر این بیماری درگذشتند و کسانی که همچنان با بیماری ایدز دست و پنجه نرم می‌کنند یاد کرد. از همسرش که در دوران کاهش وزن همراه و حامی او بود قدردانی کرد.

توجه داشته باشید که دیدگاه منتقدان لزومن در برگیرنده نظر گردانندگان QMDB نیست.

سایت نقد فارسی- ترجمه محدرضا سیلاوی

 


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *