مادر بابی در نیمهشب بارانی در حالی که سراپا خیس شده و به شدت گریه میکند پشت در کلیسا منتظر کشیش است تا مهمترین اعتراف خودش رو انجام بدهد. تازه فهمیده چرا دعاهایش برای “شفای” پسرش بابی از “همجنسگرایی” مستجاب نشده بود، چراکه بابی هرگز مریض نبوده. اما مادر بابی زمانی به این حقیقت پی برده است که به قول معروف خیلی دیر شده.
دیدن این فیلم به خانوادهها، مخصوص والدین افراد همجنسگرا پیشنهاد میشود. دلایل زیادی برای هموفوبیا، یا همان همجنسگراستیزی وجود دارند. از آنجمله اعتقادات مذهبی و تعصبات دینی هستند که همجنسگرایی را یک گناه نابخشودنی میپندارند. در فیلم نیایش کنندگان برای بابی، سوالاتی که ممکن است در ذهن یک فرد مذهبی درباره همجنسگرایی وجود داشته باشند مطرح شده و از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرند. یکی از مهمترین نکاتی که به آن در این فیلم اشاره میشود، سوگیرانه بودن تفاسیر موجود از متون مذهبی است. بطوری که کلیساهای مختلف تعریفهای متفاوتی از آیههای مشابه داشتند. زمانی که لازم است برای فهم یک مطلب به تفاسیر موجود از آن رجوع بکنیم، باید به یاد داشته باشیم که در این تفاسیر قطعیت وجود ندارد. مادر بابی نمونه خوبی از یک فرد مذهبی است که تنها بخاطر تعلیمات دینی قادر به پذیرش همجنسگرایی فرزند خود نیست. یک مادر هم از نظر احساسی و هم از نظر عقلی بهترینها را برای فرزند خودش میخواهد. اما آیا واقعن میتوان به قضاوت انسانها در تشخیص “بهترینها” اعتماد کرد؟ آیا علم و دانستههای یک مادر آنقدر عمیق و درست است که هرگز احتمال اشتباه کردن برای او وجود ندارد؟ شاید نکته مهم دومی که در این فیلم باید به آن توجه کرد، احتیاط ما در قضاوت کردن است. نه تنها مادر بابی به دلیل قضاوتهای اشتباه به فرزند خودش صدمه میزند، بلکه خود بابی نیز بخاطر قضاوتهای اشتباهی که انجام میدهد باعث وارد آمدن صدمه به خودش میشود. در حقیقت گرچه بابی در فیلم نقش یک قربانی را دارد، اما اگر اتفاقات فیلم با دقت بررسی شوند، خود او نیز به دلیل قضاوتهای عجولانهای که انجام میدهد در سرنوشت خود نقش دارد. بابی حداقل از دو طریق میتوانست در سرنوشت خود نقش مثبتتری را داشته باشد. اول اینکه تلاش کند تا وضعیت ذهنیت مادرش را درک بکند و در جهت تاثیر گذاشتن بر آن وضعیت از طریق بدست آوردن اطلاعات تلاش بکند، دوم اینکه، در مواقعی که به شدت دچار ناامیدی شده است با قضاوتهای بیاساس زمینه را برای بدتر شدن حال روانی خودش فراهم نکند.
آموزشهایی که ما در زمان کودکی دریافت میکنیم به طور عمیقی نگرش ما را تحت تاثیر قرار میدهند. ایران نیز از جمله کشورهایی است که به دلیل وجود آموزشهای اسلامی، ذهنیت مردم از همان دوران کودکی بطور مستقیم و غیرمستقیم بر اساس قوانین دینی شکل میگیرد. بحثهای بیپایان بر سر اینکه آیا همجنسگرایی دلیل مجازات “قوم لوط” بوده همچنان در جریان است، اما علیرغم بی نتیجه ماندن این مباحث سرکوب و اعدام همجنسگراها در ایران فقط با استناد به “داستان قوم لوط” ادامه دارد. در نتیجه بسیاری از خانوادهها نیز بدون آنکه خودشان را درگیر این مباحث کرده باشند یا در این رابطه فکر کرده باشند، بر اساس آموزشهایی که از آخوندها دریافت کردهاند، به آزار فرزندان و افراد همجنسگرا میپردازند.
نگاه کردن این فیلم شاید راهنمایی باشد برای والدین تا قبل از اینکه بدون فکر و پرسشگری حرفهای معلمهای مذهبی را قبول بکنند، خود به پرسشگری و تحقیق بپردازند و در صورتی که فرزند همجنسگرا دارند با انعطافپذیری بیشتری با این مسئله روبرو بشوند، قبل از اینکه هم فرزندشان و هم خانوادهشان دچار آسیبهای غیرقابل برگشت بشوند. همچنین گرچه انسانها بطور روزانه بهناچار باید دست به قضاوتهایی در رابطه با مسائل مختلف بزنند، اما همیشه در ذهن داشته باشند که قضاوتهایشان نسبی بوده و قطعیت ندارند، بنابراین باید بسیار محتاط باشند.
این متن برای نخستین بار در وبسایت “پایگاه اطلاعات سینمایی دگرباشان -QMDB”منتشر شده و کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: پایگاه اطلاعات سینمایی دگرباشان” ممنوع است.